فرونشست در تفکرات ساکت / گزینه های احتمالی مدیرعاملی سپاهان

به گزارش اصفهان ورزش، محمدرضا ساکت در دهه هشتاد تا اوایل دهه نود با تکیه بر صندلی مدیرعاملی سپاهان به یکی از مدیران با سابقه در عرصه مدیریت ورزش در بین تیم های لیگ برتری فوتبال تبدیل شد، وی بعد از حضور یک دههای در باشگاه سپاهان در مرداد ماه ۱۳۹۰ توسط هیأت مدیره باشگاه سپاهان از سمتش برکنار شد و بلافاصله به عنوان مدیرعامل باشگاه فولاد ماهان در بخش خصوصی منصوب شد.
با حضور مهدی تاج در فدراسیون فوتبال ساکت در سال ۱۳۹۵ با حکم وی به فدراسیون فوتبال رفت و بعد از مدیریت تیم های ملی به سمت دبیرکلی فدراسیون فوتبال منصوب شد اما قانون منع به کارگیری بازنشستگان خیلی زود ساکت را از فدراسیون فوتبال جدا کرد و وی ۱۵ آذر ۱۳۹۷ از سمت خود برکنار شد. محمدرضا ساکت ۶۲ ساله با وجود سایه قانون منع بکارگیری بازنشستگان که به پاشنه آشیل وی تبدیل شده است مجدداً با اسطوره محبوب سپاهانیها به سپاهان برگشت.
ساکتی که برای سوار شدن روی موج محبوبیت با نویدکیا به سپاهان برگشته است در ابتدای فصل گذشته اسطوره سپاهانیها را که عملکردش باتوجه به تجربهاش قابل ستایش بود را کنار زد و با به کارگیری یک کادر گران قیمت خارجی، تلاش کرد در سال سوم با به دست آوردن سکوی نخست لیگ برتر فوتبال ایران نام خود را به عنوان مدیر ورزشی قوی در اصفهان همیشگی کند اما مثل اینکه فرونشست به تفکرات مدیریت ساکت نیز سرایت کرده است و نمیتواند مانند ساکت دهه هشتاد سرآمد باشد.
ساکت در سال سوم دوره جدید مدیریتش نویدکیا و دستیاران قالباً بومی را تغییر داد که آمارها نشان میدهد مورایس هم به مانند کادر اصفهانی کاملا مانند یکدیگر امتیاز 65 را کسب کردهاند و در نتیجهگیری تفاوت فاحشی با یکدیگر نداشتهاند.
کارنامه باشگاه سپاهان به جز فوتبال نیز آنچنان درخشان نبوده و نتوانسته توفیقات زیادی را در رشته هایی که در اصفهان حرفی برای گفتن دارند به دست آورد و گاهاً ساکت با تن دادن به تیم هایی که هیچ گونه منفعتی برای استان و شهر نداشته و ندارند مانند تیم کشتی، فریاد میزند که سبک مدیریتش دیگر مانند قبل قاطع نیست و احتمالاً دیگر نمی تواند ناخدایی قابل اعتماد برای کِشتی سپاهان باشد.
محمدرضا ساکت که در بسیج نمودن و استفاده از رسانه و تبلیغات به واقع مدیر منحصر به فردیست با وجود هزینه های سنگینی که برای سپاهان برای حضور در تیم والیبال تراشیده شد در برنامهریزی منسجم برای حفظ این تیم و به دست آوردن جام قهرمانی شکست بزرگی خورد و تیمی با میلیاردها تومان هزینه و صرفاً برای هیچ را تشکیل و سپس امتیازش را واگذار کرد.
این مدیر ورزشی با کولهباری از تجربه در شب شروع لیگبرتر فوتسال برای حضور در این لیگ اعلام آمادگی کرد و در عین ناباوری در نحوه ورد که در قامت نام و نشان سپاهان نبود وارد این کارزار شد و به محض اتمام لیگ بدون دستاوردی از لیگ فوتسال نیز فاصله گرفت.
ساکت در دوره جدید مدیریتش برای آنکه بتواند آبهای ریخته شده را به جوی برگرداند تا شاید بتواند صندلیاش را حفظ کند سراغ تیم هندبال رفت، هندبالی که مهدش و قطب بلامنازعاش اصفهان است. در این فصل مجیدرحیمزاده که بارها نامش برای مدیرعاملی سپاهان نیز مطرح بوده است در قامت سرمربی، تیمی را تشکیل داد که از همان ابتدای فصل بوی قهرمانی میداد. رحیمزاده تیم را به پای سکوی قهرمانی رساند اما ساکت در اقدامی کاملاً عجیب و برای گرفتن سکو در مسابقات جام باشگاهای آسیا با میزبانی اصفهان دست به تقویت کادر و تیم هندبال قهرمان سپاهان زد. وی با تغییر سرمربی تیم قهرمان و جایگزین کردن سرمربی تیم ملی هندبال بجای رحیمزاده و همچنین با خرید چند بازیکن خارجی این تیم را در روزهای اخیر از یکدستی بودن خارج کرد و بجای باز کردن درب، قفل دیگری را به درب اقبالش در این دوره مدیریت خود زد تا شاید آرزوهایش برباد رود. همین موضوع در هندبال بانوان نیز تکرار شد و با آوردن خانم دیاز که سرمربی تیم ملی هندبال کشورمان نیز است به عنوان سرمربی تیم باشگاه را که فصل گذشته قهرمان شده بود در جایگاه سوم قرار داد.
در تیم دوچرخهسواری باشگاه سپاهان که اکثریت قهرمانان آسیا را در اختیار دارد در عین ناباوری کونتیننتالش باطل شده است و این تیم هیچگونه تور بینالمللی حتی تور بینالمللی آذربایجان که در کشور خودمان برگزار میشود را نتوانسته با نام سپاهان شرکت کند.
بجز این موارد سالهاست از گوشه کنار شنیده میشود که چرا به جوانان بومی اصفهان در این باشگاه کمتر اهمیت داده میشود؟ چرا تمامی مضرات کارخانجات صنعتی مانند فولاد مبارکه از آن مردم و جوانان اصفهانی است اما کمترین بهره به جوانان این استان میرسد؟ چرا رشتههای ورزشی که در کسب افتخار و به وضعیت ورزش قهرمانی استان کمک شایانی میکنند کمک نمیشود و چتر حمایتی سپاهان سیاسیتر و کوچکتر شده است؟
ساکت برای جاودانه شدن مابین سپاهانیها در سه سال گذشته با تمام توان خود تلاش کرد اما ستارهاش دیگر نور ندارد تا درخشان به نظر بیاید و شواهد بیانگر آن است که وی مانند قبل دیگر توان باز کردن درب های بسته را ندارد و مثل اینکه از خط پایان عبورکرده و طیبنیا مانده است و جوابگویی به قولهایی که سال گذشته به اعضای مجمع عمومی شرکت فولاد مبارکه داده شده و سوالاتی که در مجمع جدید که احتمالاً تیرماه سال جاری برگزار میشود از وی در مورد عملکرد باشگاه پرسیده خواهد شد.
با وجود وضعیت حاکم، در حال حاضر نیز در محافل غیررسمی نامهای زیادی به عنوان مدیرعامل جدید باشگاه سپاهان گمانه زده میشود و به گوش میرسد که در این بین میتوان به نامهایی مانند محمدسلطان حسینی، وحید رجبی، مجید رحیمزاده و مهدی علینژاد و... اشاره کرد و باید منتظر ماند و دید که کدام چهره سیاسی و ورزشی توان بیشتری برای کسب این جایگاه خواهد داشت.
نویسنده: سعید انالی